شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد علی احصایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي احصايي »
سال ۱۳۴۳، در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز متولد شد. حیایی مقدس در سیمایش پدیدار بود و از کودکی خود را در دل همهجا داده بود و در میان برادران و خواهران، بهمثابه یوسف بود تا اینکه به محیط علم و دانش گام نهاد و بسان ستارهای در آسمان علم درخشید. دوره ابتدایی را در دبستان بختگانِ شهرستان نیریز سپری نمود و سپس وارد مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی شد. پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي احصايي »
سال ۱۳۴۳، در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز متولد شد. حیایی مقدس در سیمایش پدیدار بود و از کودکی خود را در دل همهجا داده بود و در میان برادران و خواهران، بهمثابه یوسف بود تا اینکه به محیط علم و دانش گام نهاد و بسان ستارهای در آسمان علم درخشید. دوره ابتدایی را در دبستان بختگانِ شهرستان نیریز سپری نمود و سپس وارد مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی شد. پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید اسماعیل نظرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میخورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میخورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پشیمان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
پشیمانم از این بیگانگی با تو پریشانم، پریشانم زدست خود برای تو کنون وامانده از هر جا بسویت آمدم تنها قبولم کن گنهگارم این ننگ است برای تو گلویم خسته از فریادهای مستی دیشب دو پایم خسته از رفتن زسوی تو چو مرغ شب در این شبها بسی من ناله کردم تا که جویم راه سوی تو همه مغزم پر از افکار پوچ و هوس آلود همه برداشتم من منتظر بر قصههای تو ندای بلبل مستی شنیدن اندرون باغ منم با بلبلان همسان شوم با گفتگوی تو افق با خون...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
پشیمانم از این بیگانگی با تو پریشانم، پریشانم زدست خود برای تو کنون وامانده از هر جا بسویت آمدم تنها قبولم کن گنهگارم این ننگ است برای تو گلویم خسته از فریادهای مستی دیشب دو پایم خسته از رفتن زسوی تو چو مرغ شب در این شبها بسی من ناله کردم تا که جویم راه سوی تو همه مغزم پر از افکار پوچ و هوس آلود همه برداشتم من منتظر بر قصههای تو ندای بلبل مستی شنیدن اندرون باغ منم با بلبلان همسان شوم با گفتگوی تو افق با خون...
به یاد شهدا و مفقودین خط پدافندی شلمچه 67
دانشنامه دفاع مقدس »
ما براه پاک قرآنجان به جانان دادهایم تا بمانددین حق گلهای خندان دادهایم چهره های دلربا بهتر زخوبان داده ایم ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم پاک مردانی دلاور هرچه افزون با صفا شیرمردان شجاعت بهر دشمن ها بلا ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم نوجوانانی چنان زردشت و زارع زاهدی همچوموسیپور و مولازاده هریک عابدی ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم چون عنایت اللهی آزاده و نیکو نهاد...
دانشنامه دفاع مقدس »
ما براه پاک قرآنجان به جانان دادهایم تا بمانددین حق گلهای خندان دادهایم چهره های دلربا بهتر زخوبان داده ایم ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم پاک مردانی دلاور هرچه افزون با صفا شیرمردان شجاعت بهر دشمن ها بلا ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم نوجوانانی چنان زردشت و زارع زاهدی همچوموسیپور و مولازاده هریک عابدی ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم چون عنایت اللهی آزاده و نیکو نهاد...